بهار
چراغ دیده ی شب زنده دار من
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است .

گفتم بهار خنده زد و گفت :ای دریغ

دیگر بهار رفته نمی آید

گفتم : پرنده

گفت: اینجا پرنده نیست

اینجا گلی که باز کند لب به خنده نیست

گفتم : درون چشم تو دیگر ...

گفت: هرگز نشان ز باده ی مستی دهنده نیست

اینجا به جز سکوت ، سکوتی گزنده نیست.

.

.

.

راستی بهار نزدیکه ! فقط 2 هفته ی دیگه مونده تا عید 

پیشاپیش نوروزتون مبارک!

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:, :: 15:50 :: نويسنده : شیوا

درباره وبلاگ

تقدیم به همه دوستان مجازی : اسمش را می گذاریم دوست مجازی اما آن سو یک آدم حقیقی نشسته خصوصیاتش را که نمی تواند مخفی کند وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را می نویسد وقت می گذارد برایم، وقت می گذارم برایش نگرانش می شوم دلتنگش می شوم وقتی در صحبت هایم به عنوانِ دوست یاد می شود مطمئن می شوم که حقیقیست هرچند کنار هم نباشیم هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم، من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم هرکجا که باشد...!
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خاطرات خاکستری و آدرس khaterat-e-khakestary.LXB.i r لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 197
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 205
بازدید ماه : 759
بازدید کل : 74924
تعداد مطالب : 154
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1